Web Analytics Made Easy - Statcounter

تابناک _ برادر شهید ، اهل خانواده ای متدین و انقلابی ، سابقه ای ۷۰ ماهه در جبهه های دفاع مقدس ، معاون اسبق حوزه روابط خارجی وزارت دفاع، همکار اسبق دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، مشاور اسبق فرمانده نیروی دریایی، مسئول اسبق حوزه دفاعی و امنیتی مرکز تحقیقات وزارت دفاع، مسئول اسبق سازمان نظامی اجرای قطعنامه ۵۹۸، رییس اسبق بخش مطالعات دفاع وزارت دفاع، مشاور امور استراتژیک وزیر دفاع و فعالیت در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری از سوابق کسی است که روز گذشته اعلام شد به جرم جاسوسی اعدام شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وقتی به این سوابق و رزومه نگاهی گذرا می کنیم شاید این مهم به ذهن متبادر گردد که خود این سوابق و تلاشها و سمت های مدیریتی می تواند به گونه ای مانع محکمی در برابر هرگونه اقدامات خیانت بار به کشور باشد اما واقعیت امر چیز دیگری است که باعث شده به این فرد عنوان «ابر جاسوس» اعطا شود. موضوع ماجرای جاسوسی علی اکبری را باید در ابعاد مختلف مورد توجه قرار داد اما آنچه در حال حاضر و به خصوص پس از اعدام این فرد حایز اهمیت  است این می باشد که جذب افراد باسابقه انقلابی و مدیریتی یکی از مهمترین اهداف دشمن از گذشته تا به حال بوده و همیشه در ادوار مختلف آنها سعی داشته اند با جذب چنین افرادی حداکثر بهره برداری را از اطلاعات آنها کسب نمایند.

اینکه چنین فردی با این سوابق توسط نهادهای امنیتی کشور تحت نظارت و رصد قرار گرفته و اسناد متقنی درباره رابطه وی با دستگاه های امنیتی خارجی وجود دارد و همچنین اینکه این دستگاه ها برای حفاظت از مرزهای امنیتی کشور هیچ حد و مرز و مصلحتی را جایز نمی دانند خود بسیار جای تقدیر دارد اما در حال حاضر باید به ابعاد دیگر این ماجرا هم توجه داشت به خصوص اینکه چنین افراد و مدیرانی که در حال حاضر مشغول به فعالیت هستند ماجرای علی اکبری را نصب العین خود نمایند که هیچگاه محسور سابقه و عملکرد گذشته خود نباشند و بدانند در هر لحظه ممکن است طعمه دستگاه های امنیتی خارجی گردند.

برخورد با جاسوسان و مهره های امنیتی سرویسهای اطلاعاتی خارجی یکی ازمهمترین وظایف دستگاه های نظارتی و امنیتی کشور است اما در واقع در حال حاضر که کشور درگیر یک جنگ چندجانبه اقتصادی و اجتماعی و امنیتی با برخی از قدرتهای ظالم جهانی است این مهم را یادآور می گردد که رصد مدیران و مسئولان در هرسطحی باید بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد. البته نکته دیگری که باید به آن توجه داشت و جای تامل دارد این است که پس از بازداشت اول چرا برخورد مناسبی نشده و از وی تعهد گرفته می شود که دیگر جاسوسی نکند و رهایش می کنند؟یعنی حداقل کاری که می شد انجام داد این بود وی ممنوع الخروج شود و از سفر به انگلیس منع می شد که توجه به این مهم می تواند ابعاد دیگر این ماجرا را روشن تر نماید.

اکبری از سال 86 متوجه می‌شود که درحال همکاری با سرویس اطلاعاتی انگلیس است. با این حال در ارتباط با او همچنان حساسیت‌های عقیدتی‌اش را رعایت می‌کردند. اکبری در اعترافاتش در این باره می گوید: «رفتیم آنجا یک آقایی اومد وارد شد و سلام و علیک کرد. آقای خارجی بود؛ انگلیسی صحبت می‌کرد به اسم آقای مارک. ایشان می‌گفت تمام مصاحبه‌های تو رو این آقا آورده برام دیدم، یعنی با تمام زوایای فکر من آشنا بودن. منظور اینکه نوع نفوذ آنها این است که کاملا شخص رو بطور دقیق می‌شناختند، اخلاقیاتش را می‌دانند. حتما اتاقی که برای من می گرفتند، حتما یک جوری بود که دستشویی‌اش رو به قبله نباشد؛ مثلا برای من از قبل می‌گفتند ۳ تا ملحفه و ۲ حوله اضافه بگذارند که پهن کنم مثلا زیر پام به عنوان جا نماز، روانشناسی دقیق رفتار شناسی دقیق داشتند، خیلی جنتلمن معاب، خیلی با پرستیژ و به تمام باورهای اعتقادی من احترام تام می گذاشتند.»

او درباره شیوه کسب اطلاع از او می‌گوید که تا جای ممکن او را در حصار کار پژوهشی نگه می‌داشتند «اما در میانه بحثهای علمی از من سئوالهایی می کردند؛ مثلا در مورد سفرهای رهبری یا افرادی که در نظام هستند اطلاعات جمع می کردند . یا عکسی را نشان من می‌دادند از سفیر انگلیس می‌پرسیدند آینده روابط چه می شود و اینجا چه گذشت. در حقیقت ارائه اطلاعات در مورد آخرین تغییر و تحولات داخل ایران انجام می شد.»

ارتباط گیری اکبری با افسر MI6 از طریق سرویس امن ارتباطی بود و در زمینه ارتباط امن از طریق ایمیل و یک لپتاپ امن آموزش دریافت می کند که اگر به دلیلی نتوانست سفر کند از این طریق اطلاعات خود را به آنها ارائه کند.

او در اعترافاتش در این باره می گوید: «لپ‌تاپی آوردند گفتند که این لپ‌تاپ برای توست، فضایی برای شما درست می‌کنیم؛ یک صفحه‌ای برایت درست می‌کنیم این صفحه‌را باز کن ببین همین که شما باز کنی ما متوجه می‌شویم که مثلا شما این را باز کردی».

او در سال ۱۳۸۷ به جرم جاسوسی دستگیر می شود و پس از طی مراحل قضایی، با اخذ تعهد مبنی بر عدم ارتباط گیری مجدد با سرویس‌ها حکم تعلیقی می گیرد. او در این میان ظاهر انقلابی و ضد انگلیسی خود را حفظ کرده بود.

اکبری بالاترین دستمزد را در بین جاسوسان انگلیسی می گرفته از جمله خانه‌ای در لندن، امکان تحصیل و پول برای تفریح و .... داشته است. سال ۸۹ به بهانه بیماری از کشور خارج می شود و اقدام به برقراری ارتباط مجدد با افسران اطلاعاتی انگلیس در اروپا می کند.

او هنگام خروج از کشور ابتدا در اتریش و بعد در اسپانیا حضور داشت و بعد از مدتی سفیدسازی به انگلستان برگشت. اکبری می گوید؛ «در این دو سال و چند ماه تقریبا که مارکو بود، شاید مارکو (افسر اطلاعاتی انگلیس) مثلا ۵ یا ۶ سفر به اسپانیا داشت،‌ بعد جسیکا آمد یک سال و ۷-۸ ماه مجموع دیدارهایی که ما با جسیکا داشتیم بخش مهمش مربوط به سفر سال ۹۱ بود. بعد هم او «کیت» رو معرفی کرد.»

اکبری درباره موارد مورد علاقه سرویس جاسوسی انگلیس در زمینه ایران می‌گوید: «دائم برایشان مساله بود، یعنی هر اتفاقی که در منطقه می‌افتاد بالاخره هر موضعی، یک موقعی هر کسی هر رییس جمهوری هر مقامی از آمریکا، از اروپا، از ایران، عراق و یا هرجا – مثلا یک بخش دیگر این که جمهوری اسلامی در فرایند این مذاکرات، تهدید برای تحریم‌ها بیشتر می‌شود، محدودیت‌های تحریمیش بیشتر می‌شود، سختگیری‌های تحریمیش بیشتر می‌شود.».

اما از ترس به دام افتادن جاسوس MI۶ خود سناریوی ساختگی را اجرا کرد. در انگلستان سناریوی سکته مغزی را پیاده می‌کنند.  این جاسوس در اعترافاتش می‌گوید که به او می‌گویند «شما سکته میکنی و اورژانس می‌آید شما را می‌برد بیمارستان و بعد در بیمارستان شما رو نگه می‌دارند و بعداز مدتی در بیمارستان بستری می‌شوی، ممکن است حتی تا دو هفته نگه دارند.

مهم این است که تو رفتی بیمارستان و سکته کردی این دلیل کافیه برای این که تو برنگردی تهران، چرا؟ چون وقتی تو سکته مغزی کردی عارضه سکته داری اجازه سفر و پرواز بهت نمیدن و بعد تو دلیل داری بمونی اینجا، وقتی دلیل داری بمونی اینجا خانوادت برای دیدن تو باید بیان اینجا و میان اینجا، وقتی اومدن اینجا ما قانعشون می‌کنیم بمانند.» و بعد از دو هفته ماندن در بیمارستان، خانواده‌اش را به بهانه عیادت به انگلستان می‌برند و در آنجا ماندگار می‌شوند.
اخذ تابعیت و گذرنامه انگلیسی خارج از روال معمول برای او انجام می‌شود.

اما اکبری از سال ۹۱ دوباره به ایران باز می‌گردد و چند سال اول را در یک دوره فترت می‌گذراند، با این حال مجددا با نزدیک شدن به برخی مسئولین و جا‌های حساس هم سعی می‌کند اطلاعات خود را به روزرسانی کند و هم سعی می‌کند، از طریقی بتواند روی مسئولین تاثیر بگذارد.

او در زمینه پیشرفت‌های هسته‌ای و خواسته‌های ایران در مذاکرات، مسائل منطقه‌ای و دفاعی و نظامی همینطور اقتصادی از جمله شناسایی مسیر دور زدن تحریم‌ها و مراودات ایران با کشور‌های منطقه و چین و روسیه به آن‌ها اطلاعات داده است.  ارائه اطلاعات در مورد مسئولین، افراد مهم و تاثیر گذار نظام از دیگر اقدامات او بوده است. در این میان می‌توان به دادن اطلاعات ۱۶۰ مدیر کشور شامل دیدگاه‌ها و تفکرات و روحیات آن‌ها اشاره کرد.

یکی از این نفرات که شناخت خوبی از او به بیگانگان داده شده، شهید فخری زاده است که مورد ترور قرار گرفت. اکبری در بخش دیگری از اعترافاتش می‌گوید «ببینید در فضای موضوعات مهم جمهوری اسلامی که اینها می‌خواستند بدانند، طبعا یک بخشی اش مساله مذاکرات هسته ای بود وقتی اسم سوال کرد که آیا آقای مثلا فرض کنید دکتر فخری‌زاده می تواند اگر یک چنان پروژه‌ای باشد، من می‌گفتم چرا نمی تواند،‌ مثلا سوال راجع به اینکه که حالا مهمترین افراد بین این افراد کدام هستند؟ به تناسب تحولاتی که رخ می‌داد اخبار جاری که یک اتفاقی رخ می‌داد درباره آن ها هم سوال می کرد.»

اکبری همچنین «غفلت، مسامحه و توجیه » می کند حتی در اعترافاتش می گوید؛ «ما در قران تعبیری داریم به این ترتیب که ولا تقربو خطوات شیاطین، نزدیکش نشوید، نمی گوید که عمل نکنید، می گوید نزدیکش نشوید، چرا بعد توضیح می دهد که تو نزدیک شدی قرابت پیدا کردی، قبحش برایت می ریزد و بعد پله اول، پله دوم و پله سوم یک دفعه می بینی چیزی که اصلا در ذهنت نبود، تصور نمی‌کردی تو رفتی پله دهم، پله بیستم چرا چون همان قدم اول را برداشتی و نزدیکش شدی من روی دیوار هم شعار نوشتم، شعارهایی که باید به آن تمسک میکردم غفلت مسامحه، توجیه، نفس، من که مشکل مالی نداشتم.

مگر خدا به من آن همه رحمت نداده بود، آقا اصلا وزیر با من می‌نشست و بلند می‌شد، من نمی‌توانستم تقاضا کنم در جلسه آقای وزیر به من گفتند، چنین پدیده ای برخورد کردم شما می توانی هدایتش کنی.»

اکبری نهایتا در سال ۹۸ مجددا دستگیر شد و با توجه به حجم گسترده خیانت‌هایی که کرده بود بعد از طی تمام فرایندهای احتیاطی و امنیتی و قضایی در نهایت طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران به جرم جاسوسی و افساد فی‌الارض به اعدام محکوم شد.

منبع: تابناک

کلیدواژه: آلودگی هوا خلیج فارس علیرضا اکبری شرکت ملی گاز ایران لایحه بودجه 1402 علی اکبری ابر جاسوس دستگاه امنیتی آلودگی هوا خلیج فارس علیرضا اکبری شرکت ملی گاز ایران لایحه بودجه 1402 حال حاضر دستگاه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۵۱۵۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«گشت ارشاد مدیران»؛ یک وعده شبه احمدی نژادی دیگر در دولت رئیسی /فسادها و تخلفات در سکوت فراموش می‌شوند؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ابراهیم رئیسی، در جریان دومین مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از قاب صدا و سیما به صراحت وعده داد؛ «ما گشت ارشاد خواهیم داشت اما نه برای مردم بلکه برای مدیران»، زمان گشت و رئیسی به عنوان رئیس دولت پا به پاستور گذاشت، او باز هم این وعده را تکرار کرد و در نشستی از عملی شدن وعده «گشت ارشاد مدیران» خبر داد و گفت؛ «گشت ارشاد مدیران زیر نظر بازرسی ریاست جمهوری تشکیل شد و به دستگاه‌های مختلف سرکشی می شود.»

رئیسی در ۹ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲، بار دیگر از لزوم برخورد با فساد و برکناری مدیران فاسد و ناکارآمد روایت کرد و گفت؛ «از ابتدای دولت تاکید کردم که دولت مردمی به هیچ مدیری چک سفید امضا نداده است و همه مسئولان از سطح وزیر تا دیگر مدیران به شکل دائم تحت نظارت و ارزیابی هستند.»

او همچنین در تاریخ ۱۸ اسفندماه سال ۱۴۰۲، در جریان سفر به سیستان و بلوچستان گفت: «اگر مردم مطالبه ای دارند حتما باید در دستور کار قرار گیرد و به آنچه را مردم بخواهند دولت اجرایی خواهد کرد و به مدیران دولتی هم می‌گویم ادارات باید نماد کارآمدی باشند و گره گشای کار مردم باشند و وقتی کسی در ادارات حضور پیدا کرد احساس گره گشایی داشته باشند؛ مبادا بشنوم ادارات رشوه می‌گیرند یا فساد نفوذ کرده است.»

این وعده‌ها درحالی یکی بعد از دیگری از زبان رئیسی مطرح شده است که طی دو سال و اندی که از عمر این دولت می گذرد، نه تنها وعده گشت ارشاد مدیران عملیاتی نشده و خروجی دیده نشده بلکه همان گشت ارشاد حجاب نیز با تصمیم رئیسی و با محوریت وزارت کشور، بار دیگر با ون‌هایش به خیابان بازگشته است.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، نماینده ادوار مجلس، در گفتگویی با هم‌میهن، دو گشت ارشاد را مقایسه کرده و هر دو گشت ارشاد را طرح‌هایی شکست خورده دانسته و گفته است؛« مقایسه دو گشت ارشاد حاکی از آن است که دو بار این طرح شکست خورده است و هر دو شکست جزو موضوعات منفی کارنامه دولت است. گشت ارشاد عفاف و حجاب بدون قانون، کار خود را انجام می‌دهد. وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم می‌شوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته درحالی‌که هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیین‌تکلیف نشده عده‌ای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند. گشت دوم مربوط به فساد و سوءاستفاده‌های اقتصادی است که در سکوت دچار شکست شده است.»

فرزند رفت، مادر نرفت /عصبانیت مردم از فساد چای دبش

از سوی دیگر مواجهه دولت در برخی اشتباهات و رفتارهای پرحاشیه مدیران میانی و رده بالای دولت حکایت از آن داشته است که دولت نه تنها چندان گشت ارشاد مدیران را جدی نگرفته است بلکه حتی برخی مدیران تبدیل به خط قرمزهایی در دولت شده اند.

سال ۱۴۰۱ مهدی عرفاتی، دبیر وقت شورای‌ اطلاع‌رسانی‌ دولت،‌ در توئیتی به نقل از ابراهیم رئیسی و با هشتگ گشت ارشاد نوشته بود که؛ «رئیس‌جمهور در واکنش به مهاجرت فرزند یکی از معاونان وزرا گفته «پسر اگر رفت، پدر هم برود». پس از انتشار این توئیت خبر مهاجرت پسر انسیه خزعلی به کانادا جنجال به پا کرد و معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهور در توئیتی از موقتی بودن سفر پسر خود گفت. اما برخلاف انتظارات و توقعات برای کنار گذاشته شدن انسیه خزغلی از دولت، علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت تنها از تذکر به معاون رئیسی و بازگشت پسرش به ایران خبر داد.

پرونده فساد چای دبش، فساد در پرونده نهاده‌های دامی و اختلاس ۲ میلیون دلاری در بندر امام خمینی از دیگر مواردی بود که پس از روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی در طی دو سال گذشته حاشیه ساز شدند. هر چند که در جریان پرونده نهاده های دامی، دولت ابراهیم رئیسی سید جواد ساداتی‌نژاد، وزیر جهاد کشاورزی را برکنار کرد اما همان برکناری نیز مبهم و سوال برانگیز بوده است. در پرونده فساد چای دبش و اختلاس ۲ میلیون دلاری در بندر امام خمینی نیز دولت به جز چند موضع گیری خنثی و محدود، سکوت پیشه کرده و انتقادات زیادی را متوجه خود کرده است. سوال منتقدان این است که چرا «قرارگاه گشت ارشاد مدیران» به این مسائل ورود نکرده است.

رحیم ابوالحسنی، استاد علوم سیاسی در گفت‌وگو با هم‌میهن، با اشاره به این موضوع گفته؛ «در موضوع چای دبش یا فساد برنج و مفاسدی که در وزارت جهاد کشاورزی مطرح شد، در نهایت آماری از این اتفاقات بیرون نیامد و شفاف‌سازی صورت نگرفت. اشکال در اینجاست که در کشور ما یک پدیده بسیار مهمی که مغفول مانده، موضوع شفافیت است و تا زمانی که مسئله شفافیت در کشور روشن و نهادینه نشود و مجموعه فعالیت‌ها، هزینه‌کردها و اقدامات مشخص نباشد، نمی‌توان گفت ایشان یا هر فرد دیگری به قول خود عمل کرده است.»

فلاحت‌پیشه هم تاکید بر پنهانکاری در مساله فساد و خطای مدیران دارد و می گوید؛ «متاسفانه دولت نه‌تنها به وظیفه ارشادی خود عمل نمی‌کند بلکه دستگاه‌های مختلف به سمت لاپوشانی حرکت کرده و این پرونده‌ها را مشمول قاعده زمان می‌کنند. مشمول قاعده زمان شدن این پرونده‌ها دو وجه دارد؛ بخشی از آن شامل مسائل حقوقی شده و اگر پرونده بعد از زمان مشخص بررسی نشود، عملاً امکان پیگرد قضایی برای بررسی آن وجود ندارد. ولی مد نظر من؛ مشمول قاعده زمانی از نظر فراموش کردن نزد اذهان عمومی است. عده‌ای بر این عقیده‌اند که اگر موضوعی مطرح نشده و از دستور اخبار خارج شود، از محل توجه مردم نیز دور می‌شود درحالی‌که انباشته شدن پرونده‌های فساد در حال بررسی یا غیرشفاف، به افکار عمومی در جامعه ضربه می‌زند.»

اخیرا هم، غلامعلی جعفرزاده، نماینده ادوار مجلس در گفتگویی با خبرگزاری خبرآنلاین، بیان کرده بود؛«کاش آقای رئیسی شجاعانه می‌گفت که آقای ساداتی‌نژاد را برای ایجاد چه مشکلاتی در وزارت کشاورزی برکنار و حذف کرد. چرا حکم دادگاه آقای ساداتی‌نژاد بخشیده می‌شود؟ چرا نتیجه دادگاهش را مکتوم می‌گذارید؟ آقای رئیسی بد متوجه شده است و می‌خواهد بگوید در دولت من اصلاً فساد اتفاق نمی‌افتد؛ مگر می‌شود؟ مگر اینجا مدینه فاضله است؟ برای مردم این مهم است که بگویند آقای صدیقی خلاف کرد، محاکمه‌اش کردیم و نتیجه‌اش هم این شد. هیچ‌کس انتظار ندارد که هیچ اختلاسی و دزدی اتفاق نیفتد. انتظار مردم همان عبارتی است که حضرت آقا در شب مبارک ماه رمضان فرمودند: «عدالت»

۹۰ نفر برکنار شدند اما...

از سوی دیگر اگر چه بازرس ویژه رئیس جمهور، در اسفند ماه سال گذشته، خبر از برکناری ۹۰ مدیر متخلف و ترک فعل کرده داد اما این شائبه وجود دارد که مدیران برکنار شده در دولت سیزدهم، یا همان مدیران دولت دوازدهم بودند که نتوانستند از زیر تیغ خالص‌سازان عبور کنند یا به دلیل انتقاد از دولت سیزدهم برکنار شدند و مشمول گشت ارشاد مدیران و تعریفی از راه اندازی این گشت شده بود، نخواهد بود. خاصه آنکه لیست مشخصی از این افراد بیرون نیامده است و برخی نیز معتقدند این ادعاها چیزی شبیه به آن چیزی است که محمود احمدی نژاد رئیس دولت های نهم و دهم درباره لیست مفسدان اقتصادی تکرار می کرد، لیستی که می گفت در جیبم است ولی هیچ وقت از جیب او بیرون نیامد.

از جمله افرادی که به نظر می رسد در لیست گشت ارشاد مدیران دولت تعریف شده اند، معاون اقتصادی پیشین بانک مرکزی بود، در ۱۵ فروردین ماه سال ۱۴۰۲، محمدرضا فرزین، با حکمی پیمان قربانی، معاون اقتصادی بانک مرکزی که از دی ماه سال ۱۳۹۲ روی این صندلی نشسته بود را تغییر داد و محمد شیریجیان، یار قدیمی خود که در بانک‌های کارآفرین و ملی با هم کار می‌کردند را به عنوان معاون اقتصادی بانک مرکزی معرفی کرد.

مجید مشعلچی، قائم مقام وقت بیمه مرکزی، هم چند روز پیش از آنکه سیدرضا فاطمی امین، وزیر وقت صمت توسط نمایندگان مجلس استیضاح شود، از وزیر صمت و بدهکاری خودروسازها به صنعت بیمه انتقاد کرد و از سمت خود برکنار شد.

رئیسی جا پای احمدی نژاد گذاشت؟

از سوی دیگر نوع چینش‌های کابینه ابراهیم رئیسی و جابه‌جا شدن افراد در آن حکایت از آن دارد که دولتمردان سیزدهم به یک خط قرمز برای رئیس خود تبدیل شده اند که خواهان تغییر یا خارج کردن آنان از دولت نیست. همانند سیدرضا فاطمی امین که پس از عملکرد ضعیف خود در وزارت صمت و فاش شدن واگذاری خودروهای شاسی‌بلند به نمایندگان مجلس، در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ استیضاح و برکنار شد اما بلافاصله ۱۰ روز پس از آن، یعنی در روز ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، با حکم ابراهیم رئیسی به‌ عنوان مشاور رئیس‌جمهور در نظارت بر روند اجرای طرح‌های تولیدی منصوب شد.

حجت‌الله عبدالملکی، دبیر شورای عالی مناطق آزاد، از دیگر چهره‌های پرحاشیه دولت سیزدهم بود. او یکی از وزرایی بود که بیشترین تذکر و انتقاد بهارستانی ها را از آن خود کرده بود و اولین طرح استیضاح نیز به نام او ثبت شده بود. استیضاحی که به دلیل استعفای عبدالملکی در ۲۴ خرداد ماه به سرانجام نرسید و در ۱۴ آبان سال ۱۴۰۱ به سمت دبیر شورای عالی مناطق آزادی تجاری صنعتی و ویژه اقتصادی منصوب شد.

یوسف نوری، وزیر سابق آموزش و پرورش نیز در ۱۴ فروردین ماه سال ۱۴۰۲، به علت پرداخت دیر هنگام حقوق معلمان در اسفندماه سال ۱۴۰۱ و عدم اجرای قانون رتبه بندی، از سمت خود استعفا داد، هر چند که برخی‌ها معتقدند که او توسط رئیس دولت سیزدهم عزل شده و این استعفا صرفا برای تلطیف ساختن تغییرات کابینه بوده است؛ با این حال وی طی روزهای اخیر کلید استانداری مازندران را از رئیسی گرفت.

۲۷۲۱۵

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1897868

دیگر خبرها

  • وحید شمسایی: یک برند، پول عجیبی به من می داد تا برای تبلیغات برنج بخورم؛ مردم تولدم را فراموش می‌کنند اما سالگرد برنج نخوردنم را تبریک می‌گویند! / فیلم
  • اختلال ترس از فراموش شدن چیست؟
  • آلبوصبیح: استقلال را فراموش کردیم
  • واکنش وزیر صمت به ماجرای تولید نوکیای تقلبی در ایران
  • بهره‌برداری از بزرگراه آستارا – آستارا تا پایان تابستان
  • پیشرفت فیزیکی ۷۵ درصدی بزرگراه آستارا - آستارا
  • پیشرفت ۷۵ درصدی بزرگراه آستارا - آستارا
  • شب فراموش نشدنی اراکی‌ها با ۱۹ گل تاریخی
  • «گشت ارشاد مدیران»؛ یک وعده شبه احمدی نژادی دیگر در دولت رئیسی /فسادها و تخلفات در سکوت فراموش می‌شوند؟
  • با این مواد غذایی درد را فراموش کنید